هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

هدیه آسمونی الی و علیرضا

مسافرت به یاد موندنی

1390/5/1 11:32
نویسنده : الهام
817 بازدید
اشتراک گذاری

31 تیرماه 90 بعد از یه سفر یه هفته ای از مشهد بر می گشتیم  ساعت 3 پرواز داشتیم هواپیمایی ماهان دو ساعت تاخیر داشت هوراد حسابی خوابش می اومد چون از صبح فقط نیم ساعت خوابیده بود تو صف منتظر بودیم اتوبوس سوار شیم که شرع کرده بود به گریه کردن و به هیچ صراطی مستقیم نبود توی هواپیما هم از خستگی جیغ می کشید و تو بغل وول می زد یه بار هم که با مکافات خوابش برد  یه دختر کوچولو جیغ کشید و از خواب بیدارش کرد موقعی هم که هواپیما نشست خلاصه خرابکاری شل و کثیف کردن دست بابا و شلوار سفید من و... خلاصه خیلی سخت بود تا رسیدم خونه.خدا رو شکر که علیرضا همراهم بود.

اینم یه عکس  اینقدر که گریه کرده چشمهاش قرمز شده.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)