هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

هدیه آسمونی الی و علیرضا

اواخر 27 ماهگی - آبان 91

1392/3/11 19:17
نویسنده : الهام
1,125 بازدید
اشتراک گذاری

فرزند عزیزم

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی

آن زمان که هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم یا نتوانستم لباسم را بپوشم

آن زمان که صحبت هایم خسته کننده و تکراری می شود

صبور باش و درکم کن

یادت بیار وقتی کوچک بودی مجبور میشدم چند بار در روز لباسهایت را عوض کنم

برای سرگرمی و خواباندنت مجبور میشدم بار بارها یک قصه تکراری را برایت بگویم

آن زمان که پاهایم توان راه رفتن ندارد دستانت را به من بده ... همانطور که تو اولین قدمهایت را کنار من برمی داشتی ...

از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم خسته و عصبانی نشو.

یاریم کن همانطور که من یاریت کردم.

کمکم کن تا با یاری و شکیبایی تو این راه را به  پایان برسانم.

نمی دونم چی شد یاد این حرفها افتادم یهو  بگذریم ..

هوراد من الان 27 ماهشه- خدا  را شکر که رشد گفتار و زبان /عقلی و ذهنی /جسمی و حرکتیش به لطف حق خوب پیش میره 

جملات کوتاه میسازه

    معمولا هر چی میگه با معنی است 

خودش را با نام خطاب میکنه  

  به شنیدن قصه علاقه نشون میده 

  نوع سرگرمی خودش رو شخصا انتخاب میکنه 

البته کتک و سیلی جانانه هم میزنه که از خصوصیات طبیعی این سنه  نسبت به چیزهایی که مال دیگران است میل تصاحب داره 

  با نوک پاش راه میره 

ضمن کشیدن خطوط نامرتب تا اندازه ای خطوط مرتب میکشه و...

دو تا عکس جدید :

اینم سه تا عکس از شب تولد آیسان در باغ بابایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)